امید _رسپینا ::
جمعه 85/10/15 ساعت 12:15 صبح
اینم دومین آپ امروزم :
٭ به نام بهترین و عاشق ترین معشوق
یکتای بی همتا ٭
سلام به همه ی روزنه های امید که امیدوارم همیشه امیدتون به خدای امید باشه !
راستش یه مدته یه بازیه خاصی تو وبلاگها راه افتاده که من هم با هزار پارتی و توفیق مفتخر شدم توسط دوست عزیزم " بارون عزیز" وارد این بازی بشم و جون خودم رو به خطر بندازم !!!
البته قراره تو 5 مرحله از این بازی شرکت کنم و خصوصیات خودم رو بگم اما خودتون هم که میدونید من وراجی زیاد می کنم پس اگه یه وقت وسط بازی خسته شدید تو رو خدا ول نکنید و برید ! این همه که منو تحمل کردید یه کم دیگه طاقت بیارید ...
نمیدونم از کجا شروع کنم اما از یه جا شروع کردم دیگه ( البته با الگو برداری ! ):
1- خیلی زود رنجم و از دروغ هم شدیدا متنفرم اما منکر این هم نیستم که تا حالا دروغ گفتم !!! اصلا واسه همینه که از دروغ بدم میاد چون هر وقت خودم دروغ می گم به شدت از خودم بدم میاد و میرم خود کشی می کنم ...
- خیلی دیر به دیر به عصبانیت سر می زنم اما خودمم همیشه دعا می کنم که عصبانی نشم چون نمیدونم نتیجه ی عصبانیتم چی میشه ... واسه همینه موقع عصبانیت خودم رو به مدت ساعتی تو اتاق خودم حبس می کنم البته اگر ملاقاتی نداشته باشم زودتر آزاد میشم ...
- هر کسی که باهام هم نشینی داشته یا باهام لحظاتی از زندگیش رو تلف کرده به خصوص خانواده ی خوبم که همیشه باهام هستن اعتقاد داره که اخلاق خوبی !!! دارم اما خودم به شدت این شایعه رو تکذیب می کنم و واقعا از اخلاق به شدت بدم خبر دارم ... شاید اونا به من لطف دارن یا میترسن عصبانی بشم !!!
- وقتی با کسی قهر می کنم اگه واقعا قهر کنم خیلی سخت آشتی می کنم اما خیلی زیاد هم الکی قهر می کنم که تنها دلیلش بیش از حد لوس بودنم هست ... اما اگه بفهمم دلیل قهرم با کسی ، من هستم حتما ازش معذرت می خوام و از دلش در می آرم ...
- دوستام می گن اوایل دوستی فکر می کردن که از برج زهر مار بدترم و خیلی خشن نشون میدم اما بعد از چند روز همشون مثل ... از فکرشون پشیمون می شدن ! دلیلش هم اینه که چون من تا کسی رو یه مقدار نشناسم اصلا باهاش نمی جوشم و کلا اعتقاد دارم هر کسی اگر واسه خودش شخصیت قائل بشه بقیه هم مجبور میشن واسش شخصیت و احترام قائل باشن پس نباید انتظار داشت همون اوایل دوستی تو سر کسی بزنم تا بفهمه باهاش صمیمی هستم ! اما دوستام بعد دوستی با من و صمیمی شدن هنوز نمی تونن تشخیص بدن که وقتی حرف میزنم شوخی می کنم یا جدی حرف می زنم ...این خیلی بده ها ...
٭ نکته : لطفا به این زودی منتظر شماره 2 نباشید !!!
یه پیام بازرگانی میان برنامه : همیشه روزنه ی امید باشید در وبلاگ روزنه ی امید !
- منم مثل همه خیلی به ظاهرم و نوع لباس پوشیدنم اهمیت میدم ... خیلی به مد توجهی ندارم اما اگه تیپ یا لباس مد به هویتم آسیب نزنه حتما ازش استفاده می کنم ...
- متاسفانه خیلی احساس مسئولیت می کنم اما دوست دارم بی خیال باشم !
- مشکل پسندی حداقل واژه ای که میشه رو این خصوصیت من گذاشت ... مخصوصا در مورد خرید لباس ...
- نمیدونم چرا انقدر مرگ رو دوست دارم هر چند شاید چون جز چند دفعه !!! تا لبه ی مرگ نرسیدم و ترس مرگ رو احساس نکردم این رو می گم اما ایمان دارم که این علاقه ی زیاد به مرگ اصلا از روی نا امیدی نیست ( آخه به هرکی می گم می گه نا امیدی !!!) فکر می کنم اصلا به اینجا تعلق ندارم ... بعضی ها هم می گن تحمل تلخی و سختی های زندگی رو ندارم اما اونا هیچ وقت نتونستن درک کنن که زندگی سخت یعنی چی ! من شاید خیلی زندگی سختی نداشتم اما تلخ ترین تلخی زندگی رو چشیدم و شکستم اما تحملش کردم ...خدا نکنه هیچ کس عزیزترین کسش رو از دست بده اما وقتی از دستش میدی تازه می فهمی که چه بلایی سرت اومده . و من متاسفانه بدترین زمان ممکن مادرم رو از دست دادم . کسی که عاشقانه دوستش داشتم و هنوزم رفتنش رو باور نکردم ...شاید تحمل این مصیبت باعث شده که همیشه 4-5 سالی پخته تر و بزرگتر از سنم واقعیت های زندگی رو حس کنم ...البته به جز دلم که هنوز سادگی و پاکی زمان بچگی رو داره ...
- موسیقی جزو همیشگی زندگی منه و انقدر بهش علاقه دارم که اگه یه روز به آهنگهای مورد علاقم گوش ندم بدترین روزم شکل می گیره ...حتی شده خودم با دهان آهنگ بزنم !!! خوب زندگی بدون موسیقی یعنی هیچ دیگه ... راستی مداحی هم واسه من جزو موسیقی حساب میشه ها ...
- به شدت به رنگ سیاه علاقه دارم و بعد هر رنگی که در شرایط موجود بهم آرامش بده ! فقط بنفش نباشه !!! به ورزش فوتبال خیلی علاقه دارم و شخصیت محبوبم در فوتبال سلطان بی بدیل و اسطوره ی همیشگی فوتبال ایران یعنی سلطان علی پروین هست که این علاقه با تعصب خاصی همراهه ! ...در زمینه های مختلفی هم چه در ورزش و چه در موسیقی فعالیت داشتم از فوتبال و بسکتبال و پرورش اندام در ورزش گرفته تا یادگیری ساز از سنتور و کیبورد و گیتار و نت خوانی و نت سازی در موسیقی اما انقدر خنگ و بی عقل هستم که در حال حاضر هیچی بلد نیستم !!!
- به درس و تحصیل خیلی علاقه دارم اما فقط درسها و رشته هایی که دوست دارم . واسه همین همیشه تو درسایی مثل شیمی و بینش یا تعلیمات دینی که اینا( کیا ؟ ) ارائه می کنن از لحاظ نمره کم آوردم اما به ریاضی و فیزیک و استاتیک و ... بیش از حد علاقه دارم...
٭ یه کم دیگه تحمل کنید زود تمومش می کنم به خدا !
- نمیدونم در مورد اعتقادات مذهبیم چی بگم چون با اسلام اینا اختلافات زیادی دارم اما خدا کنه اسلام واقعی به هیچ وجه به این صورت نباشه ... ایمان به خدا از قلب من شروع شده نه از اینکه از بچگی اسمم بچه مسلمون بوده ... همیشه پیش خدا رو سیاهم چون خیلی بدی کردم اما به دریای محبتش قسم از ته دل دوسش دارم و آرزوم اینه که یه روز به اون درجه برسم که لایق عشق خدا بشم ( خودت ببخش این همه پر رویی رو یا رب !)
- تنهاییم رو مدیون خدا هستم چون اون خواسته که تنها باشم هر چند خیلی سخته و خیلی وقتها هم شده که ازش گلایه کردم اما هر چی بخواد بهترین خواسته هاست ...شاید حکمتی داره ...
٭ منتظر دومی به هیچ وجه نباشید ! من کم نمیارم اما شماها که کم میارید ... میدونم همین الانم تو دلتون میگید خوب هر چی هستی به ما چه اما باور کنید امر یکی از دوستان بوده ...
- عشق مقدس ترین و کمیاب ترین احساس تو انسانهای امروزی شده ... منم هنوز عاشق نشدم (البته عاشق جنس مخالف ) اما بهتره اگه وفا نداریم حرف ازحتی دوست داشتن هم نزنیم ( با خودمم هستما !)
- موضوع آخر مضمون نوشته های من هست که بعضی دوستان احساس می کنن همیشه مضمون زندگی من هم هست . درسته نوشته های خودم دل نوشته هست اما همیشه مضمون زندگی من نیست . اما منکر این نیستم که غم تو نوشته های من خیلی زیاد پیدا میشه و این غم هم تو قلب من هست ... به زندگی نه مثبت و نه منفی فکر می کنم هر چی که هست واقعیت زندگیه چه مثبت چه منفی...
- راستی!!! من همیشه دوست دارم که با بقیه متفاوت باشم و کلا هم اینجوری هستم واسه همینه که هرکی بهم میگه فلانی اینجوریه یا این کارو می کنه می گم من امیدم نه فلانی . واسه همین خیلی آدم نرمالی نیستم و از یکنواختی خیلی بیزارم واسه همین اصلا آدم پیش بینی شده ای نیستم ! ...خیلی می خندم و شوخی می کنم البته نه با هرکس و نه به هرکس ...اما چون خیلی نرمال نیستم اکثرا تو مسائل جدی هم شوخی می کنم و می خندم ( خلاصه بگم دیوونم !)
تموم نشد چون زیاده اما تمومش می کنم تو رو خدا ناسزا نگید ! کاش از اون اول خلاصه می گفتم که من هیچی نیستم اما قبلش یه چیزی بگم و بعد برم . حالا که من وارد این بازیه مخوف شدم نمی خوام تنها تو این بازی ببازم ! پس منم6 تا از دوستای گلم رو که شاید یه کم منو تحویل بگیرن و جواب رد نزنن به سینم دعوت می کنم تو این بازی شرکت کنن .
وگرنه همه ی دوستای من روزنه ی امید هستن و مثل خود گل ، گل گل هستن ...
پس با اجازه از دوست خوبم * هستی عزیز * که باران ایشون رو دعوت کرده من بقیه رو دعوت کنم :
http://www.tanhayihayeman.blogfa.com پریای عزیز
http://www.prancess12.blogfa.com آرزوی عزیز
http://www.dokhtarone.mihanblog.com آسمونی عزیز
http://www.masoodabadan.blogfa.com داداشی مسعود عزیز
http://www.kimiagareeshgh.blogfa.com نگار عزیز
http://www.javoone-ironi.persianblog.com ندای عزیز
نوشته های دیگران()